رفتن به مطلب

قسمتی از متن فیلم حسن کچل ساخته زنده یاد علی حاتمی سال 1349


arash90

ارسال های توصیه شده

شهر شهر فرنگه خوب تماشا کن سیادت داره از همه رنگه

شهر شهر فرنگه تودنیا هزار شهر قشنگه

شهرهارو ببین با گنبد ومنار با مردم موطلا با مردم چشم سیاه

که همه یه جوری می خندن وهمه اسون دل می بندن

وتوی همه شهرها هنوز گل در میاد

اسمون ابیه همه جا ولی اسمون اون وقتا ابی تر بود

رو بوم ها همیشه کفتر بود

حیاطا باغ بودن ادما سر دماغ بودن

بچه ها چاق بودن جوونا قلچماق بودن

حوض پر ابی بود مرد میرابی بود

شبا مهتابی بود روزا افتابی بود

حالی بود حالی بود نونی بود ابی بود

چی بگم نون گندم مال مردم اگه بود نمی رفت ازپایین به خدا

اگرم مشکلی بود اجیل مشکل گشا حلش میکرد

بچه ها بازی می کردن تو کوچه

جم جمک برگ خزون حمومک مورچه داره

بازی مرد خدا کو کجاس مرد خدا

سلامی بود علیکی بود حال جواب سلامی بود

اگه سرخاب سفیداب رو لپ دخترها نبود

لپ دخترها مثل گل انار گل گلی بود

سفره ها اگه همه هفت رنگ نبودن

همه اشپزخونه ها دود می کرد

خروس ها خروس بودن حال اواز داشتن

روغن ها روغن بودن گوشتی بود دنبه ای بود ای شب جمعه ای بود

برکت داشت پول ها پول ها به جون بسته نبود

ادم از دست خودش خسته نبود

نونی بود پنیری بود پسته ای بود قصه ای بود

پی نوشت

این متن از فیلم حسن کچل ساخته زنده یاد علی حاتمی سال 1349می باشد

تقدیم به همه عزیزان و دوستداران انجمن

تقدیم به روح علی حاتمی که ایرانی ماند ایرانی ساخت ایرانی رفت

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.

×
×
  • اضافه کردن...