negar ارسال شده در اردیبهشت 23، 2015 اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 23، 2015 http://static5.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-15-01-22/11/0d356ecd3bcebb29adf22266368de59d-425 خـــــــدایــــــا چه لحظه هایی که در زندگی تو را گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم اما تو فراموشم نکردی چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور، تو رو که پشت همه موفقیت هام قایم شده بودی از یاد بردم اما تو همیشه به یادم بودی چه روزهایی که سرم تو لاکم کردم و توی غصه هایی که فکر میکردم تو برای تلافی کارهای بدم برام فرستادی دست و پا زدم ، اما تو همیشه کاری کردی که به صلاح من است خـــــــدایــــــا وقتی خسته از همه جا و همه کس ناامیدانه به تو پناه آوردم تو پناهم دادی وقتی از آدم های دور و برم دلم گرفت و دنیا غم هاش رو بهم ارزونی کرد تو به قلبم آرامش دادی خـــــــدایــــــا تو با حضورت به خنده هام هدف دادی ، به گریه هام دلیل دادی ، به زندگیم ، به نفس کشیدنم رنگ دادی وقتی قلبم تپید تو همه عظمت و بزرگیت رو تو قلب کوچک و خسته ام جا دادی وقتی دوستام درددلاشون را برام گفتن و من خالصانه رو به درگاهت براشون دعا کردم فهمیدم که غم و غصه های دیگرون بارش سنگین تر از از غصه های خودمه اون وقت تو وجودم شیرینیه به یاد دیگران بودن رو چشیدم وقتی بهم بخشیدی و ازم گرفتی فهمیدم این معادله زندگیه نه غصه خوردن واسه نداشته هاش نه شاد بودن واسه داشته ها و وقتی به ازای نداشته ها بهم چیز های دیگه ای دادی اونوقت به بزرگی و مهربونیت بیشتر پی بردم و فهمیدم بیشتر از اون چه که هستی باید مهربون باشی خدا جونم خیلی دوست دارم خیلی زیاد و به خاطر همه چیز ممنون... خدایا به خاطر سه چیز سپاسگذارم: داده هایت... نداده هایت... گرفته هایت... *** خدا جونم ازت ممنونم لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
negar ارسال شده در اردیبهشت 28، 2015 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2015 خدای من! یک سال گذشت، هر چه کردم دیدی ،هر چه بخشیدی و عفو کردی ندیدم! خدای من ! یک سال گذشت و چهارفصل.هراسان شدم ،پناهم دادی .بیمار شدم ،شفایم دادی.آرامش و امنیت که رسید طبیب و پناه را از یاد بردم. خدای من! یک سال گذشت و چهارفصل و دوازده ماه. پی تقدیری نیکو پرسان گشتم، شب قدر مرا خواندی بر سر خوانی. پر از عشق و معرفت تا طلوع فجر گریستم و دستان ملتمسم به آسمان بلند بود. قلم رحمتت بر صحیفه ی بی تقدیرم خواست که بنگارد تقدیری نیکو را. هیهات! با آفتاب فردایش تقدیری دیگر را جست و جو کردم و بار دیگر آرزوی خیسم خشکید و بر باد رفت. خدای من ! یک سال گذشت و چهار فصل و دوازده ماه و سیصد و شصت و پنج روز .هر روز بر سجاده ی عبادت به رسم عادت زانو می زدم که ذکر تو گویم. پیشانی بندگی بر تربت آن نازنین می نهادم و بندگی هزاران معبود دیگر می کردم و لحظه لحظه اش معبود یگانه را از یاد می بردم... خدای من! یک سال گذشت و چهار فصل ... چه می گویم ؟! خدای من ! سال ها گذشت ، ده، بیست، سی سال کم یا زیاد . چه فرقی می کند. هر چه کردم دیدی و هر چه بخشیدی و عفو کردی ندیدم. خدای من چگونه است که هم چنان دوستم داری و به محبت می خوانی ام؟ چه گونه است که رهایم نمی کنی؟ چگونه است که هرگز ، هرگز از تو نا امید نمی گردم ؟ این چه رسم خدایی ست؟ خدای من آوای ملکوتی با مقلب القلوب والابصار می آید، تو مرا می خوانی که بخوانمت؟ این منم با حسرت سال های رفته یا مدبر اللیل و النهار !این منم با هزاران امید به سال پیش رو یا محول الحول والاحوال ! خدای من ، بندگی ام را بپذیر. التماس مرا بشنو .حول حالنا .حول حالنا . حول حالنا...خدای من آرزویم چه شد؟ الی احسن الحال . خوب من بوی عطر تحویل می آید ، چه مبارک تقدیری! خدایا شکرت لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
negar ارسال شده در اردیبهشت 28، 2015 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در اردیبهشت 28، 2015 http://s4.picofile.com/file/7755588602/f321_0_227662001330941922.gif لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
negar ارسال شده در خرداد 1، 2015 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 1، 2015 بنام تو ای برترین عشق درود به خدایی که که ابدیست می خواهم برایت از لحظه های با تو بودن بگویم لحظه هایی که نفس کشیدن در آن بوی محبت می دهد خدای من؛ تمام امن یجیب های دلم را به انگشتانم گره میزنمو دست های خسته ام را به سوی آسمان محبتت دارز میکنموبا عشقی الهی زمزمه میکنم:أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ آری خدای من، باز آمده ام که این گونه صدایت کنمو تورا ستایش کنم و از تو یاری بجویم. خدای من؛ وقتی تو را میخوانم، چشمان من پا از گلیمش درازتر می کندو پشت این دریچه های نمناک در خلوتگاهی زیبا می باردو گونه های خاک بوسیده ام را می شوید و صیقل می دهد دلی پر از غبار غریبی را. من آمده ام و تو را میخوانم با شوقی آسمانی تر و نگاهم رابه آسمانی پر از عشق و عاشقی گره می زنم و تار و پود دنیا را به هم می بافم. خدای من، وقتی تو را می خوانم ناگهان دستان من پرواز می کندو انگشتانم آواز می خوانند و نگاهت را صدا میکنند. خدایا؛ چه زیباست؛ آب تنی گونه های من میان حوضچه ی چشمانمو چه زیباست وقتی که می خوانمت در خلوتگاهی پر از احساس ناب. خدای من، وقتی تو را میخوانم از قلب هایی آکنده از عشق بوی ریحان می آید. خدای من؛ وقتی تو را صدا میکنم، از باغچه مهربانیتدسته دسته ریحان اجابت می چینم. بگو، مادر سهراب در این باغچه ریحان بچیند. خدایا، این گونه پر می شود دست های دارا و سارا از بوی عطر نان بابا.اینگونه دل های ترک خورده از اندوه پاک می شود. این گونه انگشت های تنهایی در چرخ ارابه های غبارآلود له نمی شود. اینگونه از بغض چکاوک های شکسته بال کسی فریاد نمی کند. اینگونه بغضی کهنه در حصاری عبوس خفه نمی شود. اینگونه دستی سرد و پینه بسته از تلخی های خاموشی خالی نمی ماند. اینگونه نفسی در چار چوب سینه ها جا نمی ماندو تمام سینه های سوخته فریادهای یارب یاربشان رابه سوی آستان مقدست میکشانند و از آسمان پر از عطوفتتستاره های دنباله دار طلب میکنند. خدای من؛ تو را با تمام بدی هایم صدا میکنمو گوشه گوشه ی نگاهم را به نوری بلوری رنگ گره میزنم. خدایا؛ پذیرای وجود گناه آلودم باش خدای من وقتی تو را میخوانم از استان پر عظمتت بوی پرواز می آید. خدایا؛ تو را با تمام وجود احساس میکنم. خدای من، تو اینجایی تو اینجایی تو اینجایی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
negar ارسال شده در خرداد 1، 2015 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 1، 2015 http://static.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-14-04-24/16/0827154f5649cc503f8a82f4d4e062a5-425 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
negar ارسال شده در خرداد 1، 2015 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در خرداد 1، 2015 http://s5.picofile.com/file/8152526476/109151955_3c45b4bf2a24586735f24d6201f359cc_520.jpg لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.