رفتن به مطلب

دل نوشته های تنهایی


ALI

ارسال های توصیه شده

تشییع عشق

چه تلخ است تشییع عشق،بر روی شانه های فراموشی،،، و چه سخت است سپردن دل،به قبرستان جدایی،،، وقتی بدانی 5 شنبه ای نیست،تا رهگذری بر بی كسی هات فاتحه ای بخواند.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • پاسخ 743
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

کجایی پس ...

http://ash0o.persiangig.com/image/regret4%20-%20Copy.jpg

نمی بخشمت .... به خاطر تمام خندهایی که از صورتم گرفتی ... به خاطر تمام غمهایی

که بر صورتم نشاندی ....... نمی بخشمت ...... به خاطر دلی که برایم شکستی .... برای

احساسی که برایم پر پر کردی ... نمیبخشمت ..... به خاطر زخمی که بر وجودم نشاندی

به خاطر نمکی که بر زخمم پاشیدی ... و می بخشمت به خاطر عشقی که بر قلبم حک

کردی و عاشقم کردی ...

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نفرین

نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن

تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن

نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن

عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستت دارم

این روزها فهمیدن زبان مادری سخت شده است

قبلتر ها وقتی می گفتند "دوستت دارم"

معنی فارسیش ساده بود "دوست داشتن"

اما حالا " دوستت دارم" هزار معنی مختلف می دهد

بجز دوست داشتن!!!!!!!

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حیا

فلسفه بافی میکنم تا این رابنویسم نگاهی که زیبایی چشمانت رامی طلبدزیباییش هدیه برای همه

است دستانی که تورامی طلبد بارها طلبیده شده وآن وقت که جام بلورین حیا می

شکندهیچکس

صدایش رانمی شنود جز کودکی که بی پدری میکشدو دختری که از شرم دستانش

راروی صورتش فشار

میدهد چه که همه مادرش را فاحشه می نامند

 

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کم کم ياد خواهي گرفت..

تفاوت ظريف ميان نگه داشتن يک دوست و زنجير کردن يک روح را اينکه عشق تکيه کردن نيست و رفاقت، اطمينان خاطر و ياد مي*گيري که بوسه*ها قرارداد نيستند و هديه*ها، معني عهد و پيمان نمي*دهند. با آنکه فکر میکنی میدانی ولی کم کم ياد ميگيري... که حتي نور خورشيد هم مي*سوزاند اگر زياد آفتاب بگيري بايد باغ ِ خودت را پرورش دهي به جاي اينکه منتظر کسي باشي تا برايت گل بياورد ياد ميگيري که ميتواني تحمل کني که محکم باشي پاي هر خداحافظي ياد مي*گيري که خيلي مي*ارزي و از سر باز نمیکنی لحظه لحظه زندگیت را...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

راستش را بخواهی فاجعه ی رفتن تو چیزی را تکان نداد ..

 

من هنوز هم چای میخورم ..

......

سیگار می کشم , کار می کنم, قدم میزنم

 

هستم اما,

تلخ تر ... تنهاتر ... بی اعتمادتر...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مواظب عشقم باش...

دلم میخواد گریه کنم..............................واسه همه تنهایی هام واسه عشقی که رفت..........................واسه همه بی کسی هام دلم میخواد گریه کنم..........به حال امروزم.......................واسه عمری که رفت............به دیروزم دلم میخواد بدونم .................................... همه کسم کجاست؟ چی شد که دستامون..................................... امروز از هم جداست؟ دلم میخواد بمیرم و..................................... این روزارو نبینم دلم میخواد بدونی.....................................بی تو بودن واسه من مرگ بی صداست دلم میخواد بدونی ............................... واست از خودم هم گذشتم نمیدونستم عشقت به من......................................فقط یه ادعا ست! آره میخوام گریه کنم..........................گریه کار عاشقاست گریه کنم و بگم عزیزم تو خوش بااااااش ....................... به فکر من هم نباش! دلم میخواد داد بزنم ................................بگم خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بگم خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ......................مواظب عشقم باش.

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد

می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی

می رسد روزی که تنها در کنار قبر من شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟

من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟

ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد

با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تو کسی که خنده اش طعم زمستان میدهد

من همان که ابتدایش بوی پایان میدهد

خوب میدانم که یک شب ، یک شب بی انتها

عشق روی دستهای بی کسم جان میدهد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چقدر زمونه بی وفاست

نمی دونم خدا کجاست

یکی بیاد بهم بگه کجای کارم اشتباست ؟

گاهی می خوام داد بکشم اما صدام در نمیاد

بگم آخه خدا چرا دنیا به آخر نمیاد ؟

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بودنم را هیچ کس باور نداشت

هیچکس کاری به کار من نداشت

بنویسید بعد مرگم روی سنگ

با خطوطی نرم زیبا و قشنگ

آنکه خوابیده در این گور سرد

بودنش را هیچ کس باور نکرد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کاش میشد هیچکس تنها نبود

کاش میشد دیدنت رویا نبود

گفته بودی باتو میمانم ولی

رفتی و گفتی که اینجا جا نبود

سالیان سال تنها مانده ام

شاید این رفتن سزای من نبود

من دعا کردم برای بازگشت

دستهای تو ولی بالا نبود

باز هم گفتی که فردا میرسی

کاش روز دیدنت فردا نبود …

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.


×
×
  • اضافه کردن...