dehkademobile ارسال شده در آبان 7، 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در آبان 7، 2013 http://dehkademobile.ir/up/images/14916127364850556804.jpg پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید.... شیفته اش شد .... چند ساعتی باهم تو خیابون قدم میزدند ...که یهویه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد . . . دختره به پسر گفت : خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم .... کار نداری؟!! بای ...! دختره نشست تو ماشین راننده بهش گفت : خانوم ببخشید میشه پیاده بشی؟ ... من راننده این اقا هستم !!!! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.