Hojjat ارسال شده در شهریور 13، 2014 اشتراک گذاری ارسال شده در شهریور 13، 2014 من یک معتاد بالفطره هستم یک سیگاری وابسته که اگر هوای دود کردن به سرش بزند ، در میان هجوم باد و طوفان هم سیگاری بر لب میگذارد ، پشت به باد می ایستد و فندکش را در می آورد . هی تلاش میکند و هی صدای فندکی که روشن نمیشود می رود روی اعصابش . اما سیگاری که روی لب رفت ، تا روشن نشود پایین نمی آید ! من یک معتاد بالفطره هستم معتاد لبخند ِ تو ، معتاد چشم های تو ! پشت به تمام ِ سیاهی ها و تنهایی ها ایستاده ام ، دوست داشتنم را بیرون کشیده ام و دارم تلاش میکنم روشن شود ... صدای دوست نداشتنات بدجور روی اعصاب است ؛ اما من { پشت کرده به تمام دوستداشتنی های عالم } هنوز دوستت دارم ! لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده
بایگانی شده
این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.